پستی بعد مدتها....
سلام پسر عزیزم امروز بلاخره بعد مدتها اومدم
چند وقتی بود خیلی حوصله نداشتم حالا اومدم با کلی خبر
از شما بگم که دیگه کامل صحبت میکنی و هر چی ما میگیم پشت سرمون تکرار میکنی
الانم در مرحله یاد گرفتن رنگها هستی
تا ده کامل میشماری البته بعد ده میگی 13....15....
شعر یه توپ دارم قل قلیه رو کامل میخونی و همینطور شعر عسل دل مادر
حدود یک ماه پیشم رفتیم واسه ازمایش خونت که خداروشکر همه چی خوب بود
فقط دکتر یه قرص واسه اشتهات داد
راستی اینم بگم که شمال رودسر یه ویلا گرفتیم چند باری هم رفتیم و ازت عکس انداختم
شما هم خیلی اونجارو دوست داری همش میگی بریم دریا
و اما عکسها....عکسها رو در طول این چند وقت ازت انداختم
اینجا پارک دم خونه داری حرکات جانگولر میزنی
اینجا مشغول نماز خوندنی
اینجا هم مراسم پاتختی دختر خاله مامانه
که به زور ازتون عکس انداختم عروسی هم که
شما رو نبردیم با عرض معذرت
شما و سپهر جون
خوب دیگه پسرم عکس زیاد داری
فعلن همینارو داشته باش تا دوباره بیام
قول میدم زود زود اپ کنم